طراحی
:(Complementary)الگوی مکمل
رنگ سبزآبی دیوارها و قرمزنارنجی صندلی ها، رنگ های مکمل هستند. یک ترکیب رنگی فوق العاده، که در کنار رنگ طبیعی کابینت چوبی، رنگ مشکی کف و رنگ سفید میز و شیدهای لامپ، ترکیبی دلنشین و جذاب را ایجاد کرده است. رنگ صندلی ها به فضای آرامبخشی که رنگ آبی ایجاد کرده است، انرژی و نشاط می بخشد
:(Monochromatic) الگوی تک رنگ
این حمام تنها یک رنگ اصلی دارد: قرمز. استفاده از تنالیته های مختلف قرمز و کاشی های قرمزی که به پس زمینه بافت داده اند، به محیط جذابیت و عمق بخشیده اند.
:(Balance) تعادل
تعادل یا بالانس در محیط را در یک جمله می توان توزیع مناسب در پراکندگی وزن بصری اشیا در فضا دانست. سه راه برای ایجاد تعادل در محیط وجود دارد: متقارن (Symmitrical)، نامتقارن (Asymmitrical) و شعاعی (Radial)
:(Symmetrical) متقارن
ابن نوع بالانس با استفاده از چیدمانی کاملا مشابه و یکسان، در دو طرف خط تقارن ایجاد می شود. از این نوع چیدمان بیشتر برای فضاهای رسمی استفاده می شود. این حمام با دو سینک، دو آینه، دو جاحوله ای و یک فریم شیشه ای که همه ی اشیا را در خود جای داده است، نمونه ی خوبی برای این نوع تعادل است. حتی کابینت ها هم کاملا قرینه طراحی شده اند. به نظر می رسد که در دو طرف این فضا، کمدها و نیمکت ها هم بصورت کاملا قرینه جانمایی شده اند. این حمام حسی رسمی و پایدار را به نمایش می گذارد.
:(Asymmetrical)نامتقارن
امروزه از این نوع بالانس در طراحی معماری داخلی بیشتر استفاده می شود. بدین صورت که در این نوع تعادل نیز، چیدمان از نظر وزن بصری در دو طرف خط تقارن یکسان است. رسیدن به این تعادل آسان نیست زیرا، تعادل نامتقارن با استفاده از وسایل مختلف و کاملا متفاوت از نظر بافت، رنگ و سایز ایجاد می شود.
ر این اتاق نشمین، از سمت چپ شومینه به عنوان خط مرکزی (تقارن) استفاده شده است. ارتفاع و وزن مبل راحتی و کوسن های سمت راست اتاق با کنسول قرار گرفته در سمات چپ در تعادل هستند. ارتفاع شومینه با ارتفاع کتابخانه در تعادل است.
:(Radial) تعادل شعاعی
با چیدمان عناصر حول یک نقطه ی مرکزی بصورت دایره ای، به این نوع تعادل می رسیم. پلکان های مارپیچی، مثال خوبی برای این نوع تعادل هستند.
در این غذاخوری زیبا، مجموعه ی میز و لوستر نقطه ی کانونی اتاق است. صندلی ها، مجسمه و تصویر روی دیوار همه از این نقطه ی کانونی به بیرون کشیده شده اند.
:(Emphasis)تاکید
برای ایجاد حالت تاکید معمولا یک شی را به عنوان نقطه ی کانونی در فضا، در نظر گرفته و آن را از بقیه ی محیط و المان های پیرامون آن، متمایز می کنند. هدف از ایجاد نقطه ی کانونی در فضا، افزودن جاذبه های بصری است. برخی از تکنیک های ایجاد آن؛ قرار دادن آن در مرکز محیط، بزرگ کردن سایز، بافت دار کردن یا رنگین کردن المان مورد نظر می باشد.
در این حمام زیبا، روشویی نقطه ی کانونی محیط می باشد. این نقطه در وهله ی اول چشم را بخاطر شکل، سایز و رنگ به سمت خود جلب می کند. بخاطر وجود خطوط مورب، این المان به فضا جرکت بخشیده و رنگ خاص قهوه ای – طلایی آن هم تکمیل کننده ی رنگ دیوار پشتی است. در این فضای کوچک، روشویی کاملا بر فضا احاطه دارد.
سقف این آشپزخانه بی نظیر است و اولین چیزی است که نگاه را به سمت خود می کشد. محل قرارگیری، رنگ، شکل و سایز و همینطور نورپردازی آن فضای آشپزخانه را به فضایی مهیج و پر از انرژی تبدیل کرده است.
:(Rhythm) ریتم
ایجاد ریتم در فضا باعث چرحش چشم در محیط شده و به بیننده لذت بصری می بخشد. در یک طراحی معماری خوب، ایجاد ریتم مناسب در فضا است. تکنیک های آن عبارتند از تکرار (Repitation)، مدرج سازی (Gradation)، انتقال (Transitiobn)، تضاد (Contrast) و چرخشی (Radiation).
:(Repitation)کرار
در حقیقت استفاده از عناصر (خطوط، اشکال، فرمها و …) یکسان و تکرار آنها در یک فضا می باشد. این تکنیک به فضا حس انسجام، هماهنگی و ثبات می دهد. بطور مثال، در این ورودی با استفاده از تکرار ستون های یکسان و با استفاده از نورپردازی های مشابه در کف، چشم در طول راهرو حرکت کرده و احساس لذت می کند.
تکرار قاب هایی با فریم های یکسان، یک اندازه و یک رنگ، راه آسانی برای دستیابی به ریتمی دل انگیز و مطبوع در فضا است.
:(Gradation) مدرج سازی
در این تکنیک، با استفاده از عناصر مشابه در فضا که با ریتمی هماهنگ بزرگ یا کوچک شده و یا تغییر رنگ (روشن به تیره) داده اند، سبب ریتمیک شدن فضا خواهد شد. در این روش، چشم روی محور مدرج سازی در جهت بالا و پایین حرکت می کند.
:(Transition) انتقال
این تکنیک، باعث ایجاد حرکت و چرخش چشم از یک نقطه به نقطه ی دیگر شده، بدون اینکه در حرکت چشم وقفه ای ایجاد شود. در این اتاق خطوط منحنی بکاررفته در صندلی راحتی تکمیل کننده ی خطوط منحنی بکاررفته در پنجره است و چرخش چشم در فضا را باعث می شود.
:(Contrast)تضاد
وقتی یک شکل یا رنگ، در تضاد و تقابل با شی دیگر یا محیط (بصورت کلی) باشد، به یکی دیگر از تکنیک های ریتم یعنی تضاد می رسیم. قرمز و سبز در چرخه ی رنگ مقابل هم قرار داشته، و بیشترین تضاد را با هم دارند. استفاده از رنگ قرمز برای در، در این ورودی با رنگ سبز محیط پیرامونی آن و همینطور تابلوی نقاشی سبز روی دیوار روبرو، تضاد خوبی ایجاد کرده اند که باعث حرکت چشم از فضای داخلی به فضای پیرامونی و بالعکس می شود.
تضاد می تواند در سبک هم اتفاق بیافتد. در این اتاق غذاخوری با تمام جزئیاتی که آن را تبدیل به یک غذاخوری سنتی کرده، در مقابله یا نقاشی های مدرن روی دیوار، فضایی ریتمیک و جذاب را ایجاد کرده اند.
:(Radiation) چرخشی
در این نوع ریتم، عناصر طراحی معماری در تعادل کامل با هم هستند، و معمولا به دور یک نقطه ی مرکزی چیدمانی شعاعی دارند. در این شکل، صندلی ها و گلدان گل حول میز دایره ای شکل چیده شده اند. لوستر مرکزی اتاق، با شید دایره ای شکل و تابلوهای روی دیوار، جذابیت های بصری بیشتری به محیط افزوده اند
طراحی ویلا
با پیشرفت تکنولوژی و رشد سریع زندگی صنعتی، جدایی افراد از محیط بکر و آرام طبیعت کم و بیش منجر به گسترش آشفتگی، افسردگی و خستگی روحی در جامعه شده است. علاوه بر آن افزایش جمعیت متمرکز شهری و وجود آلودگی های زیست محیطی، ناخودآگاه ایده داشتن باغ، باغچه و یا ویلایی خارج از محدوده شهری و در منطقه های خوش آب و هوا را در ذهن پر رنگ تر می کند. محیطی برای بهبود کیفیت زندگی و تسکین روحی شهروندان که اگر چه از فضای شهر فاصله دارد ولی می بایست از لحاظ امکانات، هم تراز ساختمان های شهری باشد و اصول طراحی ویلا در آن رعایت شود تا در مدت زمانی که افراد قصد استفاده از این مکان را دارند دچار محدودیت های غیر ضروری و مشکلات رفاهی نباشند.
از این رو باید نسبت به طراحی ویلا و باغ توجه ویژه ای صرف نمود، چه در قسمت طراحی فضای بیرونی و اطراف ویلا و چه در طراحی فضای داخلی، که قطعا نسبت به طراحی داخلی واحد های مسکونی متداول تفاوت هایی خواهد داشت
اصول طراحی ویلا
:طراحی داخلی ویلا
وجود فضاهای بزرگ با سقف های بلند و استفاده از نور طبیعی محیط، شاید مهم ترین پارامترها در طراحی ویلا ی مطلوب باشد. هم چنین طراحی باید به گونه ای انجام شود که علاوه بر اینکه دیوارهای پیرامونی به عنوان جدا کننده فضای داخلی و خارجی عمل می کنند، از قسمت هایی نیز دسترسی به فضای خارجی را به گونهای معمارانه و هنرمندانه فراهم سازند.
برای یک طراحی معماری جذاب امروزی، استفاده ازمعماری دوبلکس وسقف های بلند اولین پیشنهاد است. در این مدل از طراحی فضا های عمومی و خصوصی برای استفاده راحت تر کاربران از یکدیگر جدا شده است.
استفاده از نور جنوب و وجود در های بازشونده کشویی بزرگ نیز، نکته بسیار مهمی است که میتواند در زمان عصرگاهی و غروب خورشید، فضای داخلی را به فضای خارجی متصل نموده و موجب افزایش سطح بهره وری نوری و نشاط ساکنان گردد.
:طراحی خارجی ویلا
پس از طراحی معماری فضا های داخلی و توجه به الزامات و نیاز های یک ویلا نوبت به طراحی فضای خارجی می رسد. با توجه به این که هدف از استفاده از فضای بیرونی باغ و ویلا لذت بردن از فضای سبز و آب و هوای دلچسب است، طراحی معماری این فضا می بایست به گونه ای انجام شود که حداکثر کارایی و رضایتمندی ساکنین را تامین نماید.
جانمایی صحیح المان هایی همچون آلاچیق، باربیکیو، آبنما به همراه استخر، و تونل طبیعت از مهم ترین بخش های طراحی Landscape یا چشم انداز ویلا می باشد.
در نظر گرفتن باغچه های گل کاری شده و فضای سبز کافی، چیدمان درست درختان و انتخاب صحیح نوع پوشش گیاهی منطبق با محیط، تأثیر مهمی را در زیبایی فضای ویلا و تبدیل شدن آن به یک مکان چشم نواز و فرحوی بخش بر جا می گذارد.
روند طراحی و اجرای باغ و ویلا
ثبت ابعاد زمین
توجه به جهت طلوع و غروب خورشید
جانمایی ساختمان ـ زمین بازی ـ آبنما ـ استخر و کلیه فضاهای مورد نیاز
طراحی راه های ارتباطی مناسب بین فضاها
طراحی معماری داخلی فضای ساختمان با توجه به میزان نورگیری، ارتفاع طبقات و کاربردهای مد نظر
انتخاب نوع متریال مصرفی درفضاهای داخلی و خارجی
:پیشبینی تأسیسات مورد نیاز به شرح زیر
ـ سیستم سرمایش مناسب
ـ سیستم گرمایش مناسب ترجیحاً با استفاده از سیستم خورشیدی و گرمایش از کف
ـ آبیاری قطرهای هوشمند
ـ سیستم ایمنی مناسب
ـ پمپ و موتورخانه و جانمایی آن
ـ نورپردازی هوشمند جهت امنیت و بازده بیشتر
ـ اتاق سرایداری
ـ انبار جهت وسایل باغداری
طراحی معماری
طراحی نما
طراحی و دکوراسیون داخلی (تجاری،اداری،مسکونی)
طراحی ویلا
نقش طراحی نما در ساختمان
نمای ساختمان یکی از مهمترین عناصر بیرونی برای ظاهر ساختمان است. در طراحی معماری ساختمان، طراحی نما به دلیل اینکه مشخصکننده چارچوب کار برای دیگر اجزای ساختمان است مهمترین بخش به شمار میآید. نمای ساختمان در ظاهر و زیباسازی شهرها اهمیت زیادی دارد.با توجه به اینکه اولین ارتباط افراد با یک پروژه ساختمانی از طریق نمای خارجی آن شکل می گیرد، طراحی نمای ساختمان تأثیر بسزایی در تلقی و برداشت افراد از کیفیت و نوع ساخت پروژه شما دارد. یک طراحی زیبا و اجرای با کیفیت در نمای ساختمان می تواند تأثیر زیادی در ذهن مخاطب بگذارد.عناصر مهم در نماسازی مانند پنجرهها، بازشوهای در، مصالح، رنگ، سازههای عمودی و افقی، عناصر تزئینی و غیره باید هماهنگی و تناسب خوب را با هم داشته باشند. مصالحی که در طراحی نما استفاده میشوند انواع مختلف آجر، سنگ، سنگهای تزئینی، سیمانی و گچی میباشند. در طراحی نمای آجری، آجرهای مورد استفاده در نما با آجرهای مورد استفاده در دیوارها متفاوتند و باید از آجرهای بدون ترکخوردگی، شورهزدگی و آلودگیهای شیمیایی استفاده کرد.اجرای نماهای آجری باید در شرایط محیطی مناسب با دما و میزان رطوبت استاندارد انجام گیرد. در نماهای سنگی از انواع سنگهای قیچی، مرمر و تراورتن میتوان استفاده کرد؛ اهمیت استفاده از سنگهای نمای پردوام و دارای مقاومت بالا در برابر یخزدگی و شرایط نامساعد محیطی مانند نور خورشید، آب و رطوبت، همچنین داشتن بافت مناسب و بدون ترکخورده سنگ، عدم تغییر رنگ و جذب گرد و غبار، قابلیت اجرا و ترمیم آسان بر روی کلیه سطوح و نیز مناسب برای طراحی نمای ساختمان مهم است.
روش طراحی
این که یک معمار می تواند هنر طراحی خود را در معرض دید قرار دهد ، باعث ایجاد رقابت برای عرضه ی نماهای منحصر به فرد و زیبا خواهد شد و همچنین چهره شهر را زیبا خواهد کرد. این یک شرط لازم در طراحی نما است اما کافی نیست، و اینکه سایر جنبه ها در طراحی نما نادیده گرفته شود، باعث می شود نما پوسته ای غیر کاربردی، در تضاد با اقلیم، عملکرد سازه و سایر اجزای ساختمان باشد. نما به عنوان یک بخش از ساختمان باید طبق فاکتورهایی طراحی شود که عمل به آنها از الزامات طراحی معماری است و حتی اگر تنها به دنبال زیبایی نما هستید باید بدانید که زیبایی ساختمان شما به عمل بر این الزامات وابسته است.
: عوامل تاثیر گزار در طراحی نمای ساختمان عبارتند از
: سازگاری نما با سازه ساختمان
یکی از مشخصه های استاندارد در طراحی نما، بویژه در بناهایی با سازه های متفاوت، هماهنگی اجزاء ساختمان بایکدیگر است و به منظور عمل به این استاندارد می بایستی بدنه ساختمان با ساختار و سقف بنا اتصالات یک پارچه ای داشته باشد. بدنه نما بدون توجه به اینکه شما از کدام مصالح استفاده می کنید، بایستی اتصالات محکمی با سازه اصلی داشته باشد و این امر از اهمیت بالایی برخوردار است، چه بسا که در بسیاری از پروژه ها به دلایل مختلف از توجه به این امر مهم خودداری می نمایند.
: سازگاری نما با اقلیم
همانطور که در ابتدا اشاره شد یکی از مهمترین اصولی که باید در طراحی معماری بر آن توجه شود، توجه به شرایط آب و هوایی منطقه ای است که قرار است ساختمان در آنجا بنا شود. نما بدنه ای از کالبد ساختمان است،به این معنا که وظیفه محافظت از ساختمان و محیا کردن آسایش ساکنین، بر عهده این عنصر می باشد. پس علاوه بر زیبایی و هماهنگی با عناصر فوق الذکر، می بایستی در شرایط متغیر جوی، سازه را در برابر تنش های آب و هوایی حفظ نماید. همیشه پوشش خارجی ساختمان نقطه ضعفی برای شرایط اقلیمی به شمار می رفت اما در دهه اخیر با تمرکز بر روی سیستم اجرای نمای خشک، این مشکل برطرف شده است.
: سازگاری نما با عملکرد سازه
نوع مصالح نما و سبکی که برای طراحی ساختمان در نظر گرفته می شود بیانگر شخصیت ساختمان است. بنابراین از شروع طراحی نما تا انتخاب متریال نما و سبک اجرای آنها، باید نوع فعالیتی که قرار است سازه با آن اخت بگیرد در نظر گرفته شود، ولو اینکه امروزه سازه های فراوانی را در سطح شهر مشاهده می کنیم که کوچکترین هماهنگی میان عملکردشان با طراحی نمای آنها دیده نمی شود. امروزه استفاده از مصالح سبکی همانند ورق آلومینیوم کامپوزیت ، چوب ، اچ پی ال و در مرحله بعدی سرامیک پرسلانی ، سنگ های صنعتی ، فایبرسمنت و … وزن های متفاوتی به نمای ساختمان می دهند همچنین دوام و حفظ زیبایی مصالح که در درجه اول سرامیک پر سلانی و در مرحله بعد اچ پی ال و ورق آلومینیوم کامپوزیت و چوب و . . . قرار دارد از آیتم های تاثیر گذار در انتخاب نوع مصالح نما محسوب می شوند. تکنولوژی های نو در تولید مصالح امروزه مصالح نوینی از قبیل سوییس پرل یا گاما استون را در اختیار طراحان و معماران قرار داده است همچنین پیشرفت های صنعتی و تجهیزات باعث پیشرفت نماهای فلزی خالص و امکان ایجاد طرح های خاص را بر روی آن ها فراهم آورده است و نسل جدیدی از نماهای دکوراتیو صنعتی ویژه را بدست داده است . متریالی مانند استرچ متال نیز حاصل همین پیشرفت های تکنولوژیکی می باشد.
(طراحی و دکوراسیون داخلی(تجاری ، اداری ، مسکونی
خلق محیطی زیبا و کاربردی، کاری سخت و پیچیده نخواهد بود اگر با عناصر اولیه و اصول کلی طراحی معماری آشنا باشیم.شناسایی و رعایت این عناصر و اصول، به ما دیدی درست و کاربردی می دهد که بر اساس آن می توان دست به انتخاب زد ، عناصر طراحی، در حقیقت ابزار اولیه ی طراحی هستند و عبارتند از:
خط، شکل، فضا، فرم، بافت و رنگ.
نحوه ی ترکیب این عناصر و قرارگیری آنها در محیط را اصول طراحی معماری مشخص می کنند. که تعادل، ریتم و تاکید، از جمله ی مهمترین این اصول هستند.
:(Line) خط
از حرکت نقطه به خط می رسیم. هر خط دارای جهت، طول و ضخامت است. با استفاده از خطوط، شکل ها و فرم ها تشکیل می شوند. مهمترین و کاربردی ترین خطوط در طراحی معماری داخلی خطوط افقی و عمودی هستند.
:(Horizontal) خطوط افقی
خطوطی قوی و دارای هارمونی و ارتباط با زمین، آرامبخش، پذیرا و متین. استفاده از خطوط افقی در سطخ وسیع باعث می شود که فضا عریض ترو درازتر به نظر برسد. این حمام مثال خوبی از کاربرد خطوط افقی است. خطوط افقی بکار رفته در کاشی دیوارها، کابینت و روشویی فضا را طویل تر نشان می دهد.
:(Vertical) خطوط عمودی
این نوع خطوط چشم، ذهن و روح را به بالا سوق می دهند. جهت بالادر مفهوم خاص خود می تواند به معنی فراسوی یا بالاسوی باشد. به همین خاطر است که در کلیساها و مساجد قدیمی بیشتر از خطوط عمودی استفاده می شود. فضاها با استفاده از این خطوط ، بلندتر و با عظمت تر به نظر می رسند و احساس ثبات و امنیت را در بیننده بر می انگیزانند. بهترین خطوط برای استفاده در سالن های غذاخوری و نشمین های رسمی و همینطور ورودی ها هستند. این آشپزخانه، کاربرد خطوط عمودی را به ما نشان می دهد. بخش جالب توجه این طراحی سقف است، که توسط نور طبیعی که بصورت مخفی به درون تابیده می شود، حالت معلق پیدا کرده است. خطوط عمودی در کاشی های کف، پنچره ها و کابینت ها دیده می شوند.
:(Shape) شکل
به سطحی که توسط خطوط احاطه شده باشد، شکل می گویند. شکل ها در حقیقت سطوحی دو بعدی هستند. مهمترین گروه آن اشکال هندسی مانند مربع، مستطیل، دایره، مثلث و … هستند. کاربرد اشکال در معماری داخلی باعث ایجاد جذابیت و سبک می شود. مثال های آن در طراحی معماری عبارتند از انواع سازه های معماری (داخلی و خارجی)، کوسن ها، تابلوهای نقاشی و…
:(Angular) سطوح با خطوط مورب
خطوط مورب حسی از حرکت، جنبش و جریان را به فضا می بخشند. خطوطی دراماتیک و بی ثبات هستند. معمولا افراد تمایل بیشتری به دیدن این نوع خطوط نسبت به خطوط صاف دارند و مدت زمان بیشتری می توانند آن را تحمل کنند. شاید به این دلیل که این نوع خطوط ذهن را درگیر می کنند. شکل این حمام کاملا مربع است. اضافه کردن سقفی با خطوط مورب که نور را به داخل هدایت می کتد، به این فضا شخصیت و پویایی بخشیده است. نور طبیعی وارد شده به فضا، فضا را جذاب تر کرده است.
:(Diagonal) سطوح با خطوط شکسته
این خطوط هم مانند خطوط مورب انرژی و پویایی به محیط بخشیده و تقابل زیبایی با خطوط عمودی و افقی موجود در فضا ایجاد می کند. در این آشپزخانه از خطوط شکسته در سقف و کانتر استفاده شده است. خطوط افقی در پنل های چوبی دیوار و همچنین گوشه های گرد صفحه ی روی کانتر تاکیدی بر خطوط شکسته ی بکار رفته در سقف و کانتر هستند. استفاده از خطوط شکسته در فضا، حس حرکت ایجاد کرده و فضای کار در آشپزخانه را از فضای نشیمن جدا می کند.
:(Space) فضا
به حجم یا محیطی سه بعدی گفته می شود که دارای طول، عرض و ارتفاع بوده و شامل تمامی فاصله ها، نواحی و نقاط مابین یا اطراف اشیا و فضاهای خالی درون آنهاست. فضاها به دو نوع مثبت و منفی تقسیم می شوند. به المان ها و احجام موجود در فضا، فضای مثبت و نواحی خالی بین آنها، فضای منفی نامیده می شود.
:(Positive and Negative) مثبت و منفی
این حمام دارای هر دو فضای مثبت و منفی است. فضاهای منفی یعنی فضای زیر روشویی و وان، چشم را بسوی خود جذب می کند. فکر می کنم طراح به این خاطر از کاشی های مستطیلی شکل در فضا استفاده کرده است که تاکیدی بر فضاهای منفی حمام داشته باشد.
:(Open) باز
این آشپزخانه مثال خوبی برای این نوع فضا می باشد. در این محیط که بسیار خوب چیدمان شده، فضای بسیار خوبی برای ترددها در نظر گرفته شده است.
: (Form) فرم
هر شی سه بعدی در این گروه قرار می گیرد. مثال های آن؛ هرم، استوانه، مکعب و … می باشد. گاهی فرم ها از ترکیب دو یا چند شکل بوجود می آیند. فرم ها می توانند در کنار رنگ و بافت غنی تر شوند. بهترین مثال برای فرم در فضاهای داخلی، مبلمان و کابینت ها هستند. فرم ها به دو دسته ی کلی تقسیم می شوند: فرم هایی که با استفاده از سطوح صاف تشکیل می شوند در مقابل فرم های منحنی که از ترکیب سطوح دارای انحنا بوجود می آیند.
:(Rectilinear) فرم صاف
در این آشپزخانه تمام فرم های بکار رفته مستطیل شکل هستند. از کابینت ها و قفسه ها گرفته تا تیرک های سقف و پله ها. استفاده از فرم مستطیل به این محیط باز و پذیرا، ثبات و ایستایی بخشیده است. حتی در مبلمان استفاده شده نیز، از فرم های مشابه استفاده شده است.
:(Curved) رم منحنی
این فرم ها به فضا تعادل، نرمی و آرامش می بخشند و فضاهایی با حس موزون و آهنگین بوجود می آورند. در کنار خطوط عمودی و افقی، باعث تلطیف فضا می شوند. در این حمام فرم های منحنی زیادی بکار رفته است. هر کدام از فرم های منحنی، جزئیات متفاوتی دارند که باعث جذابیت بیشتر محیط شده اند. در این تصویر، رنگ سفید حمام تکمیل کننده ی بسیار خوبی برای فرم های منحنی می باشد.
- :(Texture) بافت
به کیفیت قابل لمس یک سطح، بافت گفته می شود. بطور کلی، دو نوع بافت وجود دارد: بافت قابل لمس (Tactile) که با تماس با سطح آن را حس و درک می کنیم؛ مثل زبری و نرمی. نوع دیگر بافت، بافت بصری (Implied) است که معمولا در نقاشی ها و عکس ها یافت می شود و آن بافتی است که با دیدن و بدون لمس کردن، حس می شود
:(Rough) بافت زبر
افزودن بافت به فضا، باعث ایجاد جذابیت و تنوع می شود. در این حمام با استفاده از سنگ و چوب بافت زبر و نسبتا خشنی بوجود آمده است. بافت دیوارها عمق و جهت به این فضای کوچک می دهد، که در کنار ظاهر روستایی و خودمانی فضا، باعث یکپارچگی محیط شده است.
:(Smooth) بافت نرم
در این آشپزخانه سطوح سخت، سنگ و چوب، پالیش و براق شده اند و بافتی نرم و صیقلی به محیط بخشیده اند.